تاریخ انتشار : دوشنبه 1 آذر 1400 - 22:53
60 بازدید
کد خبر : 114892

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟

«ایران» موضوع توافق قدرتهای خارجی عصر ششمین پادشاه قاجار. تزار روس و پادشاه بریتانیا برای مهار قدرت و نفوذ آلمان در اروپا و خاورمیانه، در سن‌پترزبورگ قراردادی امضا کردند که علاوه بر حل مناقشات‌شان مستعمراتی خود در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران، بی‌سر و صدا و محرمانه شمال و جنوب ایران را بین خود

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟

«ایران» موضوع توافق قدرتهای خارجی عصر ششمین پادشاه قاجار. تزار روس و پادشاه بریتانیا برای مهار قدرت و نفوذ آلمان در اروپا و خاورمیانه، در سن‌پترزبورگ قراردادی امضا کردند که علاوه بر حل مناقشات‌شان مستعمراتی خود در مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران، بی‌سر و صدا و محرمانه شمال و جنوب ایران را بین خود تقسیم کردند و محمدعلی شاه قاجار و صدراعظم‌هایش جز تماشا، کاری از پیش نبردند و بریتانیا و روسیه تیر خلاص را زدند و با تشکیل ارتش در شمال و جنوب ایران، پاسبانِ غنائم به چنگ آورده در ایران را ثبیت کردند.

به گزارش ایسنا، امروز اول آذر ماه صدمین سالگرد انحلال پلیس جنوب در سال ۱۳۰۰ است.

به دنبال امضای قرارداد سن‌پترزبورگ در هشتم شهریور ۱۲۸۶ برابر با ۳۱ اوت ۱۹۰۷ بین دو پادشاهی بریتانیا و روسیه که به قرارداد ۱۹۰۷ معروف شد، کشورمان بین این دو پادشاهی تقسیم شد. بر این اساس شمال کشور تحت کنترل کامل روسیه تزاری درآمد. وسعت شمالی – جنوبی منطقه تحت کنترل روسها از مرزهای قفقاز در شمال شروع و تا یزد و اصفهان ادامه داشت. وسعت غربی – شرقی این قلمرو نیز از مرز امپراتوری عثمانی و شهر قصرشیرین در غرب شروع و با عبور از تهران تا مرزهای شرقی کشورمان با افغانستان ادامه داشت.

منطقه جنوب و جنوب شرق کشورمان نیز در تسلط کامل پادشاهی بریتانیا قرار گرفت. این منطقه از بخش هندوستانِ انگلستان که از طریق افغانستان با ایران هم‌مرز بود، آغاز می‌شد و ابتدا شامل استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان بود که تا شهر بندرعباس در شمال خلیج فارس ادامه داشت اما در خلال جنگ جهانی اول در سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۷، قوای بریتانیا با حمله به بخشهای میانی‌تر ایران، شیراز را به دایره قلمرو خود اضافه کردند.

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟
منطقه قرمز حوزه نفوذ روسیه – منطقه سبز حوزه نفوذ بریتانیا – منطقه زرد منطقه بیطرف

پادشاهی بریتانیا برای اعمال قدرت در استان‌های به اشغال درآورده، پلیس جنوب را در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۲۹۴ تشکیل داد. این سازمان نظامی متشکل از ۵۶۰۰ سرباز هندی و ایرانی تحت فرماندهی ژنرال سِر پِرسی مولس‌وُرث سایکس بود.

پلیس جنوب در ابتدا موظف به برخورد تند با بازرگانان و سیاستمداران آلمانی و اخراج آنان از ایران بود، اما رفته رفته حوزه عمل خود را به نواحی داخلی‌تر ایران گسترش داد و با محول کردن ماموریت اکتشاف و استخراج نفت به ویلیام ناکس دارسی، اولین چاه نفت ایران را در منطقه خرسان که بعدا نام مسجدسلیمان به خود گرفت حفر کردند و طی قراردادی با محمدعلی شاه و صدراعظم وقت و برخی کارپردازانش امتیاز اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری از چاه‌های نفت و گازِ تازه کشف شده کشورمان را از سال ۱۲۸۷ به مدت ۶۰ سال از آنِ خود کردند.

هر چند که در قرارداد سن‌پترزبورگ بخش مرکزی و کل جنوب غرب کشورمان جزو منطقه بی‌طرف تعیین شد، اما در همین قرارداد مناسبات سیاسی و اقتصادی هر دو امپراتوری در منطقه بی‌طرف، بلااشکال دانسته شد.

تقسیم‌بندی ایران به سه منطقه نفوذ تا ۱۱ سال بعد یعنی تا تاریخ ۲۷ دی ۱۲۹۷ که هم‌زمان شد با انقلاب اکتبر در روسیه ادامه یافت. در سال ۱۲۹۷ بلشویکها با شوریدن بر علیه تزارها، قدرت را به چنگ آوردند. با به قدرت رسیدن بلشویکها در روسیه و چشم‌پوشی آنان از قرارداد ۱۹۰۷، این قرارداد از اعتبار افتاد اما حضور پادشاهی انگلیس در ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ ادامه یافت.

عمر پلیس جنوب نیز سه سال پس از ملغی شدن قرارداد سن‌پترزبورگ در زمستان ۱۲۹۷ پایان یافت. این نیروی انگلیسی در اول آذر ۱۳۰۰ توسط رضا خانِ سردارسپه منحل شد و با درهم‌آمیخته شدن همه نیروهای نظامی آن روزگار در یکدیگر ارتش نوین ایران تشکیل داد.

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟
تفاهم مثلث منطقه خاکستری توافق مثلث منطقه قرمز

پیشینه

قرارداد سن‌پترزبورگ هشتم شهریور ۱۲۸۶ بین سیاستمداران قزاق و دولتمردان کارکشته بریتانیا در شهر سن‌پترزبورگ روسیه به امضا رسید که البته بعدا با اضافه شدن فرانسه به عنوان متحد سوم، تفاهم مثلث شکل گرفت. این تفاهم ۲۵ سال بعد از توافق مثلث به امضا رسید.

امپراتوری آلمان، پادشاهی ایتالیا و امپراتوری اتریش-مجارستان در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۲۶۱ با امضای تفاهم‌نامه‌ای تحت عنوان تفاهم مثلث متعهد شدند در صورت حمله یکی از قدرت‌هایِ رقیب و بروز جنگ به کمک یکدیگر بیایند. این تفاهم تا شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ برقرار بود.

از سوی دیگر برخی اختلافات و تهدیدهای مستعمراتی از جمله هم‌مرز بودن روسیه با افغانستان و احساس خطر بریتانیا از این ناحیه، هم‌مرزی چین با تبت و تبت با هندوستان مستعمره بریتانیا و احساس ناامنی بریتانیا از این مسئله و در نهایت تعیین نشدن قلمرو بریتانیا و روسیه در ایران، باعث شد شاه تزار و پادشاه بریتانیا در قالب قرارداد سن‌پترزبورگ به اختلافات‌شان پایان دهند و متحدتر از قبل در برابر کشورهای عضوِ توافق مثلث، قد علم کنند.

قرارداد مذکور اساسی‌ترین موارد اختلافیِ دو قدرت اروپایی یعنی تبت، افغانستان و ایران را حل و فصل کرد. بر اساس این قرارداد روسیه و بریتانیا برای جلوگیری از درگیری، مناطقی از آسیا را به سان خاک کشور خود بین خودشان تقسیم کردند. تبت تحت نفوذ بریتانیا و افغانستان تحت نفوذ روسیه قرار گرفت و ایران به دو منطقه نفوذ و یک منطقه بی‌طرف تقسیم شد.

پاسبان منافع انگلیس در ایران کی منحل شد؟
کشتار جهان جهانی اول

جنگ جهانی اول که از پنجم مرداد ۱۲۹۳ تا ۱۹ آبان ۱۲۹۷ بین متفقین و متحدین شکل گرفت، تاثیر بسزایی در تثبیت حضور پادشاهی بریتانیا و تزارها در ایران داشت. البته توسعه دامنه این جنگ به مرزهای ایران از یک سو و درگیر شدن روسها به جنگ داخلی در سومین سال جنگ جهانی اول و به قدرت رسیدن بلشویکها در روسیه و کم رنگ شدن حضور قوای این کشور در شمال ایران، زمینه بازتر شدن عرصه حضور پادشاهی بریتانیا در ایران را به وجود آورد و سیاستمداران و امرای نظامی بریتانیا بیش از گذشته حضور نیروهایشان در کشورمان را بیشتر و بیشتر کردند.

دول روس و انگلیس که نفوذ آلمان‏ها در ایران را تهدیدی علیه منافع شان می‏دانستند، در قراردادی محرمانه، منطقه بی‏طرف ایران را که در قرارداد ۱۹۰۷ تعیین شده بود، میان خود تقسیم و توافق کردند برای حفظ منافع خود در ایران، تشکیل قشون دهند. تزارها نیروی قزاق را به استعداد ۱۱ هزار نفر با فرماندهی خود در منطقه شمالی کشورمان ایجاد کردند و پادشاهی بریتانیا نیز قوای نظامی خود را تحت عنوان پلیس جنوب در منطقه نفوذ خود در جنوب کشور تشکیل دادند. وظیفه اصلی این پلیس، تخلیه جنوب ایران از حضور آلمان‏ها و عوامل آنها بود.

پس از این قرارداد محرمانه، روس‏‌ها تا اصفهان پیش روی کردند و قلمرو خود را از تهران به اصفهان گسترش دادند و نظامیان بریتانیا هم در خلال سالهای جنگ جهانی اول که ایران درگیر جنگ و آشوب و خونریزی شده بود قلمرو خود را تا استان فارس و شهر شیراز گسترش دادند.

دیپلماسی استعماری

سیاستمداران بریتانیا از زمستان ۱۲۷۹ تلاش کردند برای حل اختلافاتشان با تزارها سر میز مذاکره بنشینند. در نشستی که با حضور لنز داون بریتانیایی و  سفیر وقت روسیه در نهم مهر ۱۲۸۰ برگزار شد، داون پیشنهاد تقسیم ایران را مطرح کرد اما دیپلمات تزاری  تمایل نداشت منافعش در ایران را با پادشاهی بریتانیا سهیم شود.

انگلستان اما دست از هدفش برنداشت و رسیدن به هدف دست به اقداماتی زد. از جمله انعقاد قرارداد با دولت قدرتمند ژاپن در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۲۸۰ و حمله نظامی ژاپن به روسیه در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۲۸۲ که این شکست تبعات سنگین داخلی و خارجی زیادی برای روسیه تزاری داشت.

اقدامات دیگر بریتانیا عقد قرارداد با پادشاهی فرانسه و اعزام همزمان سِر چارلز هاردینگ به سن پترزبورگ برای مهیا کردن زمینه‏ های امضای قرارداد بود. روسیه که در جنگ از ژاپن شکست خورده بود و درگیر آشوب داخلی  شده بود، تصمیم گرفت برای بازیابی نیروی از دست رفته خود با پادشاهی بریتانیا سر میز مذاکره بنشیند.

سیاستمداران تزار، سکان وزارت خارجه کشورشان را به  فردی به نام الکساندر ایزوُلسکی سپردند که طرفدار توافق با بریتانیا بود. او برای نشان دادن حسن نیت کشورش اشپایر، مخالف سرسخت انگلیس در تهران و جایگزین کردن هارتویک به جای او در سال ۱۹۰۷  موفق به حل مناقشات مستعمراتی در تبت، افغانستان و ایران شد.

ایرانیان از سال ۱۲۸۳  از طریق روزنامه حبل‏ المتین در جریان کلیات قرارداد ۱۹۰۷ قرار گرفتند. روزنامه مذکور تقریبا در هر شماره خود اخبار مربوط به مذاکرات روسیه و انگلستان را چاپ می‏کرد، اما نکته در خور توجه آن بود که هیچ دولتمردی در کشورمان  اعتراض جدی و رسمی به آن نداشت. مذاکرات قرارداد پیش از نهضت مشروطه شروع شد، اما امضای آن در گرما گرم نهضت  انجام شد. ایرانیان آنچنان سرگرم مشغله ها و درگیری‌های داخلی بودند که مجالی برای پرداختن به موضوع مهمی چون قرارداد ۱۹۰۷ را نداشتند. جالب آنکه درست در  روز امضای قرارداد ۱۹۰۷ در کشورمان میرزا علی‏ اصغرخان ملقب به امین‏ السلطان، رییس‏ الوزرای محمدعلی شاه در هشتم شهریور ۱۲۸۶ به دست عباس آقا صراف آذربایجانی ترور شد.

عین‏ السلطنه در خاطراتش در توصیف اوضاع ایران پس از ترور امین السطان نوشت: «پس از قتل اتابک امین‏ السلطان … ولایات مغشوش، همه جا درهم و برهم، رشته نظم گسیخته، یک شیر تو شیری است که نمی‏شود تحریر کرد.»

وکلای مجلس نیز دو دسته شدند. گروهی که  اطلاعی از عمق فاجعه نداشتند و گروهی دیگر که با وجود آگاهی از ابعاد فاجعه سکوت کردند. روزنامه حبل‏ المتین در شهریور ۱۲۸۶ در صفحه یک خود از نمایندگان مجلس گله کرد که «عقلاء دانشمند می‏دانند که با این وضع غفلت و بی‏ خبری ما، امضای عهدنامه همان و خاتمه یافتن سلطنت و استقلال ایران همان …. همه توقع ما از وکلاست که با این همه هیاهو و اظهارات چرا در این‏گونه موارد به تکالیف خود عمل نمی‏کنند. در جزییات که خارج از شغل و وظیفه آنهاست این همه داد و بی داد دارند و برای حفظ استقلال مملکت یک کلمه نمی‏گویند.»

قرارداد ۱۹۰۷ خدشه‏ ای جبران‏ ناپذیر بر استقلال ایران وارد کرد و زمینه‏ ساز امضای قرادادها و توافق‌های پر ضرر و زیانی برای کشورمان شد.

متن توافق

پیمان سن‌پترزبورگ یک مقدمه و پنج ماده داشت. این پیمان که مستقیما به ایران و سرنوشت کشورمان مربوط بود بدون آگاهی و مشارکت سیاستمداران و دیپلمات‌هایِ دوره ای از تاریخ سیاسی ایران بین تزارها و پادشاهی انگلیس منعقد شد که آرام آرام زمزمه شکل گیری نهضت مشروطه و قیام ملی گراها در ایران به گوش می رسید.

با اطلاع غیرشفاف اولین دوره مجلس شورای ملی از قرارداد مذکور دول استعمارگر، دربار و مقامات وقت سیاسی کشورمان را در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۲۸۶ رسما در جریان گذاشتند اما ضعف سیاسی و نظامی مقامات قاجار جز اعتراضات شفاهی نتیجه دیگری نداشت.

متن مواد اول و دوم قرارداد سن‌پترزبورگ به این شرح بود:

ماده اول

دولت بریتانیا متعهد می‌شود در ماورای خطی که از قصر شیرین، اصفهان، یزد و کاخک گذشته و به نقطه‌ای از مرز ایران در محل تقاطع مرز روسیه و افغانستان منتهی می‌شود، برای خود امتیازی، خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه‌های شوسه، حمل‌ونقل، بیمه و غیره تحصیل ننماید و از اتباع انگلیس یا دولت ثالث در تحصیل این امتیازات پشتیبانی نکند و در صورتی که دولت روسیه در صدد تحصیل این قبیل امتیازات در این ناحیه باشد، دولت انگلیس خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم مخالفتی ابراز نکند. بدیهی است محل‌های تعیین شده فوق قطعه‌ای است که دولت بریتانیا متعهد می‌شود در صدد تحصیل امتیازات فوق‌الذکر در آنجا نباشد.

ماده دوم

دولت روسیه از جانب خود متعهد می‌شود در ماورای خطی که از مرز افغانستان از گزیک شروع شده و از بیرجند و کرمان گذشته و به بندر عباس منتهی می‌شود، برای خود و اتباع خود و همچنین به نفع اتباع دولت دیگری، امتیازی خواه سیاسی باشد و خواه تجاری از قبیل امتیاز راه آهن، بانک، تلگراف، راه شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره تحصیل نکند و در صورتی که دولت انگلیس در صدد کسب این امتیازات برآید، دولت روسیه مستقیماً یا به طور غیرمستقیم مخالفتی با آن ننماید. بدیهی است محل تعیین شده فوق قطعه‌ای است که دولت روسیه متعهد می‌شود در آنجا در صدد تحصیل امتیازات فوق‌الذکر بر نیاید.

منابع:

تاریخ ایران و جهان جلد دوم

روزشمار تاریخ، ج دوم، باقر عاقلی، ص ۱۰۲

تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ص ۱۳۰ – ۱۰۵

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، قرارداد ۱۹۰۷ میلادی

انتهای پیام

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.