طرح ساماندهی کودکان خیابانی چقدر موفق بوده است؟
محققان در پژوهشی اثربخشی طرح ساماندهی کودکان خیابانی کشور را ارزشیابی کردند. به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر به دلیل گسترش مسائل و نابسامانیهای اجتماعی و پدیدههایی همچون فقر، حاشیهنشینی، نابرابریهای اجتماعی، جنگ، مهاجرت و غیره، ساختار نظام خانواده در جوامع دستخوش تحول و گاه دچار تزلزل شده و موجب شده است برخی کودکان از امکان
محققان در پژوهشی اثربخشی طرح ساماندهی کودکان خیابانی کشور را ارزشیابی کردند.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر به دلیل گسترش مسائل و نابسامانیهای اجتماعی و پدیدههایی همچون فقر، حاشیهنشینی، نابرابریهای اجتماعی، جنگ، مهاجرت و غیره، ساختار نظام خانواده در جوامع دستخوش تحول و گاه دچار تزلزل شده و موجب شده است برخی کودکان از امکان ادامه روند رشد طبیعی و زندگی مانند سایر کودکان در محیط خانواده سالم باز بمانند و به ناچار در شهرهای بزرگ و مکانهای پرتردد به کار یا زندگی در خیابان مشغول شوند. محققان در پژوهشی با عنوان ارزشیابی «اثربخشی طرح ساماندهی کودکان خیابانی ایران» این موضوع را بررسی کردهاند.
در این پژوهش آمده است:« در ایران از تعداد کودکان خیابانی که در مجموع تعاریف گوناگون، آنها را افراد زیر ۱۸ سال درگیر معاش و زندگی در خیابان با درجات متفاوتی از ارتباط با خانواده میدانند، آمار دقیقی در دست نیست. در ایران سازمانهای مختلفی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیتهایی در حوزه کودکان خیابانی انجام میدهند. این سازمانها را میتوان در سه دسته دولتی، نهادهای عمومی و غیردولتی طبقهبندی کرد.»
نویسندگان این مقاله میگویند:«سازمان بهزیستی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران متولی بحث کودکان خیابانی است و مسئولیت دارد تا کودکان خیابانی را جذب و پذیرش کند و حامی آنان تا مرحله توانمندسازی خود و خانوادهشان باشد. اما در عمل چندین سازمان دیگر از جمله وزارت کشور، معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، نیروی انتظامی و همچنین پس از تشکیل وزارت رفاه و تامین اجتماعی این وزارتخانه نیز در کار سیاستگذاری و تهیه برنامههای اجرایی برای بهبود شرایط کودکان خیابانی بودهاند.»
در این مطالعه بیان شده است:«با مرور منابع مختلف درباره کودکان خیابانی و جمعبندی آنها میتوان گفت چند دیدگاه نظری برای تبیین این پدیده مطرح شده است: تبیین اول: منشا کودکان خیابانی را به فقر شهری منتسب میکند. تبیین دوم: منشا را آن انحراف خانوادهها میداند(مانند رها کردن کودکان در خیابان، بدرفتاری با آنان و ناسازگاریهای خانوادگی) و تبیین سوم نیز بر مدرنیزاسیون تاکید دارد. دیدگاه چهارم بر ناکارآمدی قواعد و هنجارهای اجتماعی تاکید و به نقش عوامل ساختاری توجه میکند که به نظریه بیسازمانی مشهور است.»
این مقاله، بخشی از یک مطالعه گستردهتر با روش پژوهش ترکیبی برای ارزشیابی اثربخشی است که تنها بر بخش کمی از نوع پیمایشی متمرکز شده است. روش پیمایشی به دلیل نبود اطلاعات، هدفگذاریها و ارزیابیهای دقیق پیش از دریافت مداخلات در طرح ( که از ویژگیهای سازمانهای اجرایی در کشور است) به ناچار به عنوان جایگزینی برای روش پژوهش شبه آزمایشی انتخاب شد. جمعیت آماری این مطالعه، کودکان کار و خیابانی مراکز سازماندهی سطح دو و کودکان کار خیابانی سازمان بهزیستی است. مراکز سطح دو، در دسته مراکز ساماندهی از نوع اقامت کوتاهمدت قرار میگیرند که کودک کار بعد از ارجاع و پذیرش به مدت ۲۱ روز در آن نگهداری میشود.
بر اساس آن چه در این مقاله بیان شده است، جامعه آماریای که سازمان بهزیستی کشور اطلاعات آن را برای پژوهش در اختیار پژوهشگران قرار داده است، کودکان کار مراکز اقامتی کوتاه مدت در چهار استان کشور(تهران، کردستان، سمنان و سیستان و بلوچستان) بود. بر اساس، روش نمونهگیری سهمیهای و به کمک جدول دمورگان، حجم نمونه این استانها ۲۷۹ نفر به دست آمد.
ابزارهای جمعآوری دادهها بر اساس ویژگیهای متغیرهای مورد هدف طرح مشخص شدند. دو پرسشنامه محققساخته پس از مرور منابع موجود، مصاحبه با کارشناسان و متخصصان و مرور ابزارهای سنجشی که برای آن متغیرها وجود داشتند، طراحی شدند. یکی از این پرسشنامهها برای بررسی متغیرهای مربوط به اثربخشی در کودکان و دیگری برای بررسی متغیرهای مربوط به اثربخشی در خانوادهها بود.
نویسندگان این مقاله میگویند: «طرح ساماندهی کودکان کار توانسته است بر وضعیت اشتغال و ساعات کاری، وضعیت سرپرستی، تامین نیازهای اولیه و بهبود کیفیت زندگی کودکان کار تاثیر معناداری داشته باشد، اما در حوزه تحصیل و تامین نیازهای ثانویه تاثیر معناداری نداشته است.»
در این پژوهش آمده است:«بر اساس نگرش کودکان کار و خانوادههایشان، خدمات توانمندسازی اندکی که در این مراکز، برای آنها انجام میشد، برایشان تاثیرگذار نبوده است و تنها خدمات مالی برای خانوادههایی که ارائه شده بود، توانسته بود بر وضعیت تحصیل و کار کودکان تاثیر بگذارد و سبب کاهش اشتغال کودکان این خانوادهها و افزایش اشتغال به تحصیل شود.»
این پژوهش توسط ملیحه عرشی، محمد سبزی خوشنامی، مرضیه تکفلی و فرانک ایمانی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و الهام محمدی از دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.
مقالهی حاصل از این مطالعه در چهارمین شمارهی نهمین دورهی نشریه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران منتشر شده است.
انتهای پیام
منبع:ایسنا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰